تیر بی هوا زد طفل دست و پا زد از غصه مولا خدا رو صدا زد رحم نکرده دشمن به صغیر و کبیرم دیگه چه جای جنگه از غم دارم میمیرم کشتن منو با یه تیر رو سرم عالم خراب خجالت زدم از حرم خجالت زده از رباب امان ای دل **** غم تو دلش پر غرق در تَحیُر این اضطرارش بالاتر از تصور عبا به سر کشیده رنگش چرا پریده این حالشو تا حالا خواهرشم ندیده بند نمیاد گریه هاش میلرزه هی شونه هاش رباب داره میمیره از غربت ناله هاش امان ای دل mohjat_net