تو هُرم آتیش نفس ندارم

تو هُرم آتیش نفس ندارم

[ ابوذر بیوکافی ]
تو هُرم آتیش، نفس ندارم
آروم نمیشه قلبِ زارم

مرهم به زخمِ دلم می‌زارم
نوای مادر مادر دارم

(این آتیشی که، دوباره بر پاست
همون آتیشِ، خونه‌ی مولاست
(دوباره داغِ پهلویِ زهراست))۲

(انا ابن اعراق الثری
منم غریب کوچه‌ها
(انا بن الزهرا))۲

پای برهنه رو خاک دویدم
جلو چشام حیدر رو دیدم

خدا می‌دونه، که چی کشیدم
به مادرم طعنه می‌شنیدم

به جای این که، عبا بپوشم
بار مصیبت بود روی دوشم
(میرم که جام بلا بنوشم)۲

(می‌خونم اما بی صدا
میگم میون کوچه‌ها
(انا بن الزهرا))۲

حُرمت نذاشتن به سن و سالم
به اشک و آه و سوز و نالم

با اینکه امشب خرابه حالم
روضه خونِ داغ گودالم

یه مردِ زخمی، یه مرد خسته
از این همه غم، دلش شکسته
(قاتل به رویِ سینش نشسته)۲

سرش که شد از تن جدا
میره به روی نیزه‌ها
(آه و واویلا)۲

نظرات