تو رفتی و دلم درمونده اصغر لباسات توی دستام مونده اصغر پدر هنگام دفنت جای تلقین برای تو لالایی خونده اصغر شکایت از کمان و تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیرخوارهام دو دستم را میان آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم علی لای لای، علی لای لای ....