(تو کوفیها نشونی از نشونیها که دادی نیست) ۲ (از اَوّلش میدونستم به کوفی اعتمادی نیست) ۲ زدند به زیرِ قولشون، به راحتی چه دَعوتی چه وَعدهای چه بِیعتی یه روزه توی کوفه شد قیامتی نیا و خواهرت رو بَرگردون که چیزی از حیا نمیفهمن علیِ اصغرت رو برگردون مردمِ کوفه خیلی بیرَحمَن (کوفه مَیا اِمامِ مظلومَم) ۳