تو آب ریخته در روی زمینی

تو آب ریخته در روی زمینی

[ حاج منصور ارضی ]
تو آب ریخته در روی زمینی
تو شرم دیده ام‌البنینی
تو نجوای لب شط فراتی
گمانم گفته‌ای عجل وفاتی
***
بود امیدم تا مرا یاری کنی
سال‌ها بهرم علمداری کنی
***
ای دریغا شد امیدم ناامید
بی‌برادر گشتم و پشتم خمید
***
بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
***
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

نظرات