تا یا حسین ذکر شریف شفاعت است نامی به غیر نام تو بُردن حماقت است هرگز به سینهام نزدی دست رَد حسین آخر چه کس شبیه تو اهل رفاقت است؟ با گریه در حسینیه تا عرش میپرم اشکی که خرج بزم تو شد، بال وصلت است آنکس که عابس تو شود، عابد است و بس در سِلک ما جنون حسینی عبادت است معیار بندگی خدا خاک کوی توست شرط قبول سجدهی ما مُهر تربت است از دست تو رها نشود تا به روز حشر دستی که در حسینیهها وقف خدمت است ما دست از گدای تو بودن نمیکشیم وقتی که موجبات مرض، ترک عادت است کهنه غلام روضهی تو خضرِ راه ماست پیری که پیر ما بشود، پیر هیئت است جدَّم برنج نذر تو را بار میگذاشت این نوکر تو بودنِ من با اصالت است من از همان طفولیتم نوکرت شدم این عاشقت ز کودکیاش جُونخِصلت است زهرا کشیدن علَمت را به ما سپرد در اصل این لوای تو بار امانت است