تا میام نگات کنم هی روتو می‌گیری

تا میام نگات کنم هی روتو می‌گیری

[ وحید شکری ]
تا میام نگات کنم، هی روتو می‌گیری
دو قدم راه که میری پهلوتو می‌گیری 

هی میام حرفو عوض کنم ولی زهرا 
باز ازم سراغِ اون تابوتو می‌گیری

خونه‌یِ بی‌ رفت‌ و آمدو نگاه 
بچه‌هایِ قد و نیم قدو نگاه
 
یه سَری باهام بیا تو کوچه‌ها
خنده‌یِ اونکه تورو زدو نگاه

آه، ای زمین‌خورده، دستِ تو آزرده 
لعنت به اونکه گریه‌یِ مردو درآورده
لعنت به اونکه پاشو اون روز سمتِ در برده 

کاش میشد دنیا به قبل از کوچه برگرده 
گرمیِ خونه‌ام، بمیرم دست و پات سرده 

دست و پام می‌لرزه زهرا وقتی که دیدم 
داره زجرت میده بازویِ وَرَم‌کرده 

چشماتو بستی چرا؟ نفس بکش 
می‌میرن این بچّه‌ها، نفس بکش 

نفسش بند اومده شیرِ خدا 
فاطمه توروخدا نفس بکش

خستم از این دنیا، زهرا نرو تنها 
ای خاکِ عالَم بر سَرِ دنیایِ بی‌زهرا
خونه‌نشینِ دیگه مردِ خیبر از فردا 

لحظه لحظه دارم این نُه‌ سالو می‌بینم 
جون به لب میشم، ازت این حالو می‌بینم 

تو عوض کردی لباسایِ حسینو، من 
از کنارِ بسترت گودالو می‌بینم 

از تنش، هی خون با هر نفس میاد 
یه نفر داره عصا به دست میاد 

چقدر شلوغه دورِ قتلگاه 
می‌بینم خولی میره شَبَث میاد 

بال و پَرو بردن، انگشترو بردن 
زینب به سَر می‌زد، جلو چشمش سَرو بردن
چادر تو آتیشِ حرم سوخت، معجرو بردن

نظرات