تا در این خانه گلِ، خندهی زهرایم بود من ملک بودم و فردوس برین، جایم بود خانهی دوست کجاست، صحن سپیدار کجاست ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست (یا زهرا یا زهرا)۳ وسط شعله کبوتر تقلا میکرد جرمش این بود که اسرار، هویدا میکرد سیلی آن روز به رویت، چه غریبانه زدند آتش آن بود که در خرمن پروانه زدند (یا زهرا یا زهرا)۳