بیست ونه از مه جمادی شد

بیست ونه از مه جمادی شد

[ سید امیر حسینی ]
بیست‌ونه از مَهِ جمادی شد
وقتش آمد عزا به پا بکنید
روز گریه بر اُمِّ‌کلثوم است
روضه‌خوان را بیا صدا بکنید

زینب دومی برای علی‌ست
دست زهرا به روی سر دارد
هم حسین و حسن برادرهاش
با ابوفاضل و قمر دارد

گرچه ما کم ز قدر او گفتیم
او جلال و شکوهش افزون است
گریه‌ام نذر گریه‌هایش شد
او دلش بعد کربلا خون است

هرگز از خاطرش نرفت آن داغ
روضه‌اش روضه‌های عاشوراست
غارت خیمه را به چشمش دید
در دلش خیمه‌ای ز غم برپاست

هم‌رَه قافله اسیری رفت
کوفه و شام سنگ کین خورد و
دست او را به سلسله بستند
پشت هم زمین خورد و

کوفه وقتی خطبه می‌خواند او
چون علی بود، کوه غیرت بود
زنده شد یاد خطبه‌ی زهرا
حامیِ اهل‌بیت و عترت بود

اُمِّ‌کلثوم، اُمِّ اشک و بکاء
وقف این غم نمود جان خودش
مرثیه‌‌خوان غربت یار است
روضه را بشنو از زبان خودش

هرگز این غم ز یاد من نرود
کاروان سخت با تعب می‌رفت
رأس پا کان به روی نیزه به پیش
با دو صد غم به نیمه‌شب می‌رفت

رأس نورانیِ حسین چون ماه
روشنی‌بخش راه قافله بود
در پیِ سر به سرزنان یک تن
می‌دوید و به پایش آبله بود

در سیاهیِ پهنه‌ی آن دشت
تا رقیه ز جمع ما کم شد
زجر ملعون به جست‌وجویش رفت
آن سه‌ساله از آن زمان خم شد

پربازدید ترین مداحی شعر روضه سید امیر حسینی شهادت‌ها حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها)

پربازدید ترین مداحی شعر روضه شهادت‌ها حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها)

محبوب ترین مداحی شهادت‌ها حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها)

محبوب ترین مداحی سید امیر حسینی

نظرات