ببین مسیحای همه، مسافر صلیب شده عمّه تورو خدا نگاه بکن چقدر غریب شده! منو خجالتزدهی بابای مظلومم نکن از آغوش عمو حسینم منو محرومم نکن کاشکی بیفته به دلش، خودش منو صدا کنه پیدا نمیشه یکی از این پیرمرد دفاع کنه رهاش کنید یه کم مؤدّبانهتر صداش کنید کمتر برای غارتش تلاش کنید نگاه به حال و روز بچّههاش کنید عمو حسین، عمو حسین... **** دارم میام به قتلگاه تا که برات کاری کنم نه اینکه تو خیمه بمونم و عزاداری کنم شاید بتونم نذارم که هتک حُرمتت کنن اینا نمیخوان بکُشن، میخوان اذیتت کنن کربوبلا مدینه و شبیه کوچه قتلگاه خودت پناه عالمی، افتادی امّا بیپناه دویدمو تو رو تو این شلوغیا که دیدمو از زیر دست و پا بهت رسیدمو شدم مثل عموی دست بریدهمو رهاش کنید یه کم مؤدّبانهتر صداش کنید کمتر برای غارتش تلاش کنید نگاه به حال و روز بچّههاش کنید عمو حسین، عمو حسین... **** من اومدم اینجا عمو، اونکه میخواد دلم بشه مثل علیِاصغرت سهشعبه قاتلم بشه نمیتونستم ببینم حمله به خیمهها کنن من اومدم رو سینهی تو سرمو جدا کنن نمیتونستم از حرم، دزدی و غارت ببینم به تن عمّه زینبم رَخت اسارت ببینم امان، امان غروب روز یازدهم دَمِ اذان میفته قافله به دست ساربان حرمله میشه جلودارِ کاروان رهاش کنید یه کم مؤدّبانهتر صداش کنید کمتر برای غارتش تلاش کنید نگاه به حال و روز بچّههاش کنید عمو حسین، عمو حسین...