بیاید بریم با هم، یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادر غرقِ خون، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک میرسه صدای آه و نالهش، تا افلاک همه دارن به حسین میخندن تو میدون مگه خنده داره چشم گریون؟ اسبا افتاده کنار جسمی، غرقِ خون وای حسین وای حسین... نشسته رو تنش، چهار هزارتا تیر دست بریدهای حسینو کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد، نامردا میدونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمه زینب، واویلا واویلا دیگه راه کشتنش بعد از این همواره شده بیکس و نداره چاره وای به حال خواهری که میشه آواره وای حسین وای حسین... *** آه سقّا، توی علقمه شده غوغا آه سقّا، چی سرت اومده واویلا آه سقّا، بین چهارهزار نفر تنها سر عباس و عمود آهنین آه اُمُّالبنین، آه اُمُّالبنین پسرت خورده با صورت به زمین آه اُمِّ بنین، آه اُمِّ بنین شده تو کربلا شرمندهترین آه اُمِّ بنین، آه اُمِّ بنین میزنه به سر امیرالمؤمنین آه اُمِّ بنین، آه اُمِّ بنین وای حسین وای حسین... اُمُّالبنین، اُمُّالبنین... آه سقّا، دستتو کجا کنم پیدا؟ آه سقّا، تیکه تیکه کردنت اینجا آه سقّا، خواهرت چیکار کنه فردا؟ استخوناتو شکستن نیزهها وا مصیبتا، وا مصیبتا بعد تو میرن به سمت خیمهها وا مصیبتا، وا مصیبتا دست عباس منو کردن جدا وا مصیبتا، وا مصیبتا بعد تو حرمله میخنده به ما وا مصیبتا، وا مصیبتا وای حسین وای حسین... آه سقّا، که شدی مقطع الاعضا آه سقّا، بیتو خیلی دلگیرن روزا آه سقّا، قتل من بیتو میشه امضا تک و تنها شدم ای برادرم ای وای کمرم، ای وای کمرم بیتو روی نیزهها میره سرم ای وای کمرم، ای وای کمرم نمیمونه رمقی به پیکرم ای وای کمرم، ای وای کمرم میبینم خنجر و روی حنجرم ای وای کمرم، ای وای کمرم وای حسین وای حسین...