بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست کسی که با تو میاید سفر دیگر پریشان نیست کنار تو کسی دل واپس خار مغیلان نیست بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست اگر در به در کوه و بیابانم کنی عشق است(۲) اگر زخمیه صد خار مغیلانم کنیدعشق است پریشانم کنی حیرانم کنی اگر دنبال معشوق است دل دنبال سامان نیست بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست بنه پا بر زمین این خاک ها مشتاق و لبریزند تمام دختران یک یک مژه بر پات میریزند نباید به مهمانداریت این قوم برخیزد چرا که خلق میداند صاحب خانه مهمان نیست بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست میان کاروان تو ندیدم غیر زیبایی جوانان رشید و نونهالان تماشایی همره بار گل اورده اند ان هم چه گل هایی غلط گفته هر آن که گفته این بیابان گلستان نیست بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد چه خوش بخت است آن کس که روی نعشش عبات افتد یکی با لب یک با دل یکی با سر دل سلطان عالم را به دست آوردن آسان نیست بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست
احسنت