بیا پناه دل ما، پناه مظلومان در انتظار تو مانده نگاهِ مظلومان بدون تو به خدا که به صبر محکومیم اگرچه مقتدریم بیتو مظلومیم نشاندهام به دلم صبرِ انتظارِ تو را که چشم وا بکنم صبحِ روزگارِ تو را بیا که با تو ببینم شکوه پرچم را که با تو باشم عزادار این مُحرّم را نهال عدل به دست تو میرسد به وجود به جان فاطمه برچین بساط قوم یهود من ایستادهام آقا به احترام علی شهید دادهایم آقا به پای نام علی تمام خشم یهود از شعار رهبر ماست تمام عزّت ایران زِ سیّدُالشهداست هنوز پای حسیناند مردم ایران در انتظار شهادت بزرگ و کوچکمان چه غنچههای عزیزی که رفتهاند از دست چه داغها که به دلهای مادران بنشست اگر چه اشک نشسته به دیدهی تَرتان هزار کودکِ ایران فدای اصغرتان چقدر کشته شده طفل، نیمهشب در خواب چقدر آه کشیدیم برای طفل رباب شنیدهام که شکسته زِ داغ اصغر شد شنیدهام که روی دست شاه بیسر شد