ای جانِ جهان، جهانِ جان ادرکنی قیّوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دَمِ مسیحا الغوث یا حضرت صاحبالزمان ادرکنی یا صاحبالزمان... **** به قدرِ داغِ تو در قلبِ دهر ماتم نیست به پیشگاه غمت هیچ غصّهای غم نیست حسین گفتنِ ما نام بردن از رَبّ است که گفته ذکر شریف تو اسم اعظم نیست؟ نوشتهاند خدا خونبهای حنجر توست چنین مقام رفیعی گرفتهای، کم نیست ملاک آدمیَّت گریه در عزای تو شد کسی که اشک نریزد به پات آدم نیست هنوز نوکرِ تو طعم عشق را نچشید دَمِ حسینهها چای روضهات دَم نیست نظامِ سینهزنِ تو نظام پاینده است صفی شبیه صف هیئتت منظّم نیست بساط پختن نذر تو تا ابد برجاست قسم به همهمهها جا برای حاتم نیست **** هر چه را که داشتی پای خدایت ریختی پس خدا هم هر چه دارد ریخت پای تو حسین