به فدای شورش عزای تو

به فدای شورش عزای تو

[ حنیف طاهری ]
به فدای شورش عزای تو
به فدای نور خیمه‌های تو
چه خدایی در رگِ تو جاری بود
که نشد فاش سِرّ خون‌بهای تو

یا حسین ثارالله به فدایت جانا
به خدا بخشیدی همه‌ی هستت را
و خدا خود آمد به دل قربانگاه
که به تو برگردیم، همه اِنّا لله

تو جگر گوشه‌ی رسول الله
به تو وابسته دین پیغمبر
به تو پاینده گردش عالم
به کف تو اراده‌ی محشر

اگر عشِاق بی‌قرارترا
 بپذیری دمی به درگاهت
همه قالب تهی کنند از جان
اگر آید ز در علی اکبر

یا حسین یا اباعبدالله...

****

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

سرِ خُمّ می را کمی وا کنید
مرا مستِ فرزندِ زهرا کنید
سرم را به ضربت مداوا کنید
سرم را ز تن اِرباً اِربا کنید 

به فرمان مولا به فرمان پیر
امیری حسین و نِعمَ الامیر... 

****

بالله اگر نبود خدا خون‌بهای تو
عالَم نبود درخورِ نعلین پای او

هر که دارد سرِ همراهیِ ما بسم الله
هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هرکه دارد هوس کرب‌وبلا بسم الله

به فدای خادمان دربارت
به فدای خاک پای زوّارت
به فدای لشکر علمدارت
که می‌آیند اربعین به دیدارت

همه عالم محوِ سپه ثارالله
همگی جان بر کف به رَه ثارالله

شده هرکس عاشق ز غمت می‌نوشد 
تا ابد خون تو به رگش می‌جوشد

تو تجلیِ غیرتُ اللهی
که رسید ارث تو به فرزندت
همه چشم‌انتظار روزی که
برسد وعده‌ی خداوندت

قدم اول قیامش ا
دَمِ بیت الحرام بردارد
که بیاید برای خون‌خواهی
علم انتقام بردارد

یا حسین یا اباعبدالله... 

****

مرا عهدیست با جانا
که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را
چو جان خویشتن دارم

اگر رقص گیسو بگوید بمان
اشارات اَبرو بگوید بمان
از این سو و آن سو بگوید بمان
بمانم اگر او بگوید بمان
بمیرم اگر او بگوید بمیر
امیری حسین و نِعمَ الامیر...

نظرات