(به فدای شورش عزای تو به فدای نور خیمه های تو) ۲ (چه خدایی در رگ تو جاری بود که نشد فاش سِرّ خون بهای تو) ۲ [یا حسین ثارالله، به فدایت جانا به خدا بخشیدی، همهی هستت را و خدا خداوند، به دل قربانگاه که به تو برگریدم، همه انا لله] 2 تو جگر گوشهی رسول الله به تو وابسته دین پیغمبر به تو پاینده گردش عالم به کف تو ارادهی محشر۲ اگر عشاق بی قرارت را بپذیری دمی به درگاهت همه قالب تهی کنند از شوق اگر آید ز در علی اکبر (یا حسین یا اباعبدالله...) به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ۲ بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم سر خم می به میدان کمی وا کنی مرا مست فرزند زهرا کنی سرم را به ضربت مداوا کنی تنم را ز غم ارباً اربا کنی به فرمان مولا به فرمان دین (امیری حسینُ و نعمالامیر...) زیارة الحسین في لیلة الجمعه امانٌ مِنَ النار، یوم القیامة من اراد الله با الخیر اَضَفَ في قَلبِهی حُبَ الحسین و زیارة الحسین به فدای خادمان دربارت۲ به فدای خاک پای زوارت (به فدای لشکر علمدارت که میآیند اربعین به دیدارت) ۲ (همه عالم محو، سپه ثارالله همگی جان برکف، به ره ثارالله) ۲ شده هرکس عاشق، ز غمت مینوشد۲ تا ابد خون تو به رگش میجوشد۲ (تو تجلی غیرت اللهی که رسید ارث تو به فرزندت) ۲ همه چشم انتظار روزی که برسد وعده خداوندت۲ (قدم اول قیامش را دم بیتالحرام بردارد) ۲ که بیآید برای خون خواهی عَلَم انتقام بردارد۲ (یا حسین یا اباعبدالله...) (مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم) ۲ هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم (اگر رقص گیسو بگوید بمان اشارات اَبرو بگوید بمان) ۲ از این سو و آن سو بگوید بمان بمانم اگر او بگوید بمان بمیرم اگر او بگوید بمیر (امیری حسینٌ و نعمالامیر...)