به دورت ای شه بی‌سر

به دورت ای شه بی‌سر

[ جواد مقدم ]
به دورت ای شَهِ بی‌سر هزار هزار تا پروانه
به روی چشمِ این نوکر اَوامر مُلوکانه

دستور از تو، اطاعت از من
این ابراز ارادت از من

منو دعوت کن
یه حر می‌سازه زیارت از من

به یاد تو عبادتو میون سجّاده
یه تربت اَعلاء

دیار تو زیارتو یه دنیا دلداده
تو شهر کربلا

مولا مولا ابی عبدالله... 

میاد همین که اسم تو، درست میشه گرفتاری
الهی که به چشم تو، بیادش این عزاداری

امضا از تو، سماجت از من
کاش می‌دیدی صداقت از من

الهی یک روز بگی که داری
رضایت از من

کبوترم که می‌پرم ببین بازم می‌خوام
من از خودت توشه

تو خاطرم مسافرم میگم تو رؤیاهام
کجایی شیش گوشه؟

مولا مولا ابی عبدالله

برا دلم تَسَلّا باش، که بوده غرق تشویشت
تو محشر و شلوغی‌هاش، صدام بزن بیام پیشت

ارفاق با تو، وصیت با من
می‌شه باشی قیامت با من

تویی که هیچوقت نذاشتی کم
تو رفاقت با من

عقیدمه مُسَلَّمه همیشه تو داشتی
یه لطف بی‌منّت

غلامتو قیامتو به دورِ تو حلقه
زدن توی جَنّت

مولا مولا ابی عبدالله...

نظرات