بنی آدم اعضای یکدیگرند همه بندهی دختر حیدرند بنیهاشمی که علی منسباند همه حافظ چادر زینباند ای حرمِ عقیله، سایهی سرمه عقیله برای ظهور صاحب، بهترین قسمه عقیله نور ماهه زینب، نائب شاهه زینب مادهشیر و دختر اسداللهه زینب ما جلوی هرکس و ناکسی خم نمیشیم ولی سجده میکنیم به بارگاه زینب بهنام خداوند جانآفرین حکیمِ سخن در زبانآفرین نوشتم غلامم غلامم غلام غلامِ اباالفضلِ اُمّالبنین ای حرمِ اباالفضل، ذکر مادرمه اباالفضل من که بیمعرفت اما، خیلیه کرم اباالفضل صنمه اباالفضل، باجنمه اباالفضل کسی نشنیده تو دنیا منمِ اباالفضل خدا میدونه تو زندگیم فقط کسی که قید دنیا رو براش میزنمه اباالفضل ای صنما، ای خدای همهی باجنما اون که میمیره برا تو منما، ای صنما، ای صنما کفیلِ عقیله اباالفضل، اصیلِ اصیله اباالفضل بزرگِ قبیله حسین و، عموی قبیله اباالفضل اباالفضل اباالفضل، قمر سیما اباالفضل اباالفضل بلند بالا اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل،یل اُمّ البنین و بنِ الزهرا اباالفضل اباالفضل خدایا چنان کن سرانجامِ کار تو خوشنود باشی و ما رستگار و این رستگاریه که تا ابد بگم یا رقیه رقیه مدد ای حرمِ رقیه، خیلی محترمه رقیه کم نمیشه از سر ما، سایهی عَلمِ رقیه قبلتی رقیه، سیّدتی رقیه تو سه سالگی تو کوه عصمتی رقیه دختر و خواهر و عمّهی امامی بانو بعد زینب به تو میگم عمّتی رقیه