(بلند مرتبه شاهی از صدر زین افتاد)۲ تا بر زمین افتاد (از خیمه زد به میدان ابن الحسن رجز خواند)۲ مرثیه شد حماسی با رزم این نوجوان (وارث شمشیرِ دوسر به لشکر زد)۲ بی سپر به لشکر زد بَه چه تیغ برانی چه میدانی لا اُفارِق عَمی به لب داره میره با غضب داره میره للعجب چه طوفانی چه جولانی جانم عبدالله یا بن کریم الله... (بلند مرتبه شاهی افتاده در گودال)۲ آمد به استقبال از خیمه تیر آخر شاگرد رزم اکبر جانم به این شجاعت جانم به این دلاور آمده میدان پهلوان ماریه گفت یا بن زانیه و اینک عبدالله رسید از راه تا که در خونم ارث از حسن دارم تا سر به تن دارم پیشمرگ ثارالله منم والله جانم عبدالله یا بن کریم الله... (بلند مرتبه شاهی جای تو اینجا نیست بر خاک صحرا نیست)۲ ای شمع نیمه خاموش من آمدم کفن پوش تا اینکه جای اکبر گیرم تو را در آغوش (آمدم باشم تا سپر برای تو چون پسر فدای تو مهربانتر از بابا ای گل زهرا)۲ حنجرم را هم نذر اصغرت کردم بی تو برنمیگردم با تو زیر مرکبها روم اینجا جانم عبدالله یا بن کریم الله... عمو حسین...