برای روضهی اکبر، بیار امشب دل زار رو باید حتما پدر باشی، بفهمی حال آقارو نخ تسبیح و بازش کن، میون جمعیت بنداز صداکن پیرمردی رو بگو جمعش کن اینارو حسین وای، حسین وای نمیشه جمع و جورش کرد، تنی که اربا ارباشه باید سرهم کنیش آروم، بذاری پیش سر پارو (شکاف پهلوشو تا دید، به یاد میخ در افتاد)۲ حسین بالاسر اکبر، دوباره دید زهرا رو حسین وای، حسین وای حسین پاشو تا معجرم باشه زینبم نذار موهام پریشون شه داره زینب با این حرفا، بهم میریزه دنیا رو حسین حسین جوونای بنی هاشم، کمک کارحسین بودن چجوری یه جوون مرده، بگرده کل صحرا رو حسین وای، حسین وای یکی روی عبا میرفت، یکی زیر عبا میرفت پسر تشییع شد حالا، ببین تشییع بابارو تمام صورتش زخمه، تمام صورتش کندهاس یکی پاشه توی خیمه، بگیره دست لیلا رو