برادر جان سلیمان جهانی چرا انگشت و انگشتر نداری؟! بمیرم من مگر مادر نداری؟! امون ای دل ای دل ای دل ای دل حسین... ***** همه از خیمهها بیرون دَویدند ولی سالار زینب را ندیدند گُلی گم کردهام میجویم او را به هر گُل میرسم میبویم او را گُل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تَن داشت امون ای دل ای دل ای دل ای دل حسین... ***** اگر کشتند چرا آبَت ندادند؟! چرا زان درّ نایابت ندادند؟! اگر کشتند چرا خاکت نکردند؟! کفن بَر جسم صد چاکت نکردند حسین، وای... ***** زمین میلرزه، زمان میلرزه سَنان تُو دستِ سَنان میلرزه گوداله، به تو آب نمیدن و شِمر چقدر خوشحاله گوداله، سرِ پیراهن کهنهی تو هم جنجاله گوداله، بدن مطهّرت روی زمین پاماله گوداله، خواهرت به سینه میکوبه میگه با ناله حسین، وای...