بر جلوهی روی ماه مهدی صلوات بر جذبهی هر نگاه مهدی صلوات مارا نبود چو هدیهای در خور او بفرست به پیشگاه مهدی صلوات از عین علی عیون ما بیناشد وز لام علی لسان ما گویا شد دریای علی نور خدا میبیند زان نور محمد و علی پیدا شد در خانهی دل نوشته با خط جلی این خانه بنا شد به تولای علی در داخل این خانه چو نیکو نگری هم جای محمد است و هم جای علی ای چهرهی تو اینهی کبریا علی خاک درت به دیدهی ما طوطیا علی میریزد از نگاه تو اکسیر زندگی میجوشد از دهان تو اب بقا علی تابان ز استان تو انوار ایزدی بیرون ز استین تو دست خدا علی آمد نبی چو در شب معراج سوی حق در پشت پرده دید تو را با خدا علی کفر است اگر به جای خدا خوانمت ولی از تو جدا نبود و نباشد خدا علی گر خانمت ز خالق یکتا جدا تو را پشتم شود ز بار ملامت دو تا علی تاج ولایتی که خدا بر سرت نهاد خورشید گوهری است در ان کم بها علی روزی اگر ولای تو گردد بلای جان اقای من من میخرم به قیمت جان ان بلا علی لبیک خویش را ز زبان خدا شنید هر عاشقی که از دل و جان گفت یا علی یا علی و یا علی و یا علی... ای اینهی لم یزلی ادرکنی وی نادعلی سینجلی ادرکنی دستم تهی و دامن وصلت کوتاه یا حضرت مرتضی علی ادرکنی الهی بهر قربانی به درگاهت سر اوردم نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر اوردم علی را در غدیر خم نبی بگرفت روی دست ولی من روی دست خود علیاصغر اوردم