ببینید صدای خسته‌مو

ببینید صدای خسته‌مو

[ امین قدیم ]
ببینید صدای خسته‌مو
گرفته‌اند تمومِ هستمو
حالا که سنّی ازم گذشت
شکسته‌اند عصای دستمو‌

گم کردم، وسط هلهله‌ها اذونِ آخرت رو 
گم کردم دست و پامو تا دیدم خون رو حنجرت رو
گم کردم پیکرت رو، گم کردم پیکرت رو

یه عبا کمه، واسه‌ی تنِ تو که شده این همه!
اولین دفعه‌ست دور خواهرم پُر از نامحرمه

علی‌اکبرم، ارباً اربای من، علیِ‌اکبرم...

رو دنیا چشامو بستمو 
کنار تنت نشستمو 
چه‌جوری روزای آخری
شکستن عصای دستمو 

گم کردم، وسط هلهله‌ها اذونِ آخرت رو 
گم کردم دست و پامو تا دیدم خونِ رو حنجرت رو

جمع کردم از زیر دست و پا مؤذّن حرم رو
جمع کردم، از رو زمین تن علی‌اکبرم رو
جمع کردم پسرم رو، جمع کردم پسرم رو

علی‌اکبرم، پاشو از زمين دیگه قربونت برم
تو بهم بگو چه‌جوری تنِ تو رو ببَرم حرم؟

یه عبا کمه، واسه‌ی تنِ تو که شده این همه!
اولین دفعه‌ست دور خواهرم پُر از نامحرمه
****
بنا نبود که آفت به باغ ما بزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
****
خیز و از جا آبرویم را بخر 
عمّه را از بین نامحرم ببَر

نظرات