بانو زبانزد است حیایی که داشتی تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی در آسمان حیدر و زهرا پریدهای مهد کمال بود هوایی که داشتی دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد با خطبهها و صوتِ رسایی که داشتی دیدی مصیبتی که دگر کَس نمیرسد در صبر و امتحان و بلایی که داشتی اُمُّالبنین به شهر مدینه که روضه داشت گُل مینمود حال بکایی که داشتی تقسیم شد میان اسیران اهلبیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی * * * * خدا آیینهدار کوثرش کرد تجلّیِ صفات حیدرش کرد نگو تاریخ از او کم نام برده خودش را خرج نام خواهرش کرده * * * * نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب قدم برداشتی گفتی: فقط زینب، فقط زینب زینب قرار بود کُنَد کوفه را خراب حُرمت به نام زینب کبری گذاشتی * * * * هنوز حرف آخرش رو یادمه بمیرم اگه براش بازم کمه هی میگفتم که بخواب، بهم میگفت: آخه عمّهجون یه کم گرسنمه