بانو زبان‌زد است حیایی که داشتی
تبلیغات

بانو زبان‌زد است حیایی که داشتی

[ علی کرمی ]
بانو زبان‌زد است حیایی که داشتی
تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی

در آسمان حیدر و زهرا پریده‌ای
مهد کمال بود هوایی که داشتی 

دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد
با خطبه‌ها و صوتِ رسایی که داشتی 

دیدی مصیبتی که دگر کَس نمی‌رسد
در صبر و امتحان و بلایی که داشتی

اُمُّ‌البنین به شهر مدینه که روضه داشت
گُل می‌نمود حال بکایی که داشتی

تقسیم شد میان اسیران اهل‌بیت
در شهر شام آب و غذایی که داشتی
* * * *
خدا آیینه‌دار کوثرش کرد
تجلّیِ صفات حیدرش کرد

نگو تاریخ از او کم نام برده
خودش را خرج نام خواهرش کرده 
* * * *
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی: فقط زینب، فقط زینب 

زینب قرار بود کُنَد کوفه را خراب
حُرمت به نام زینب کبری گذاشتی
* * * *
هنوز حرف آخرش رو یادمه
بمیرم اگه براش بازم کمه
هی می‌گفتم که بخواب، بهم می‌گفت:
آخه عمّه‌جون یه کم گرسنمه

نظرات