بال خود را باز کردم می‌زنم پر با حسین

بال خود را باز کردم می‌زنم پر با حسین

[ حاج جواد حیدری ]
ای جان جهان، جهان جان ادرکنی
قیّوم زمین و آسمان ادرکنی
احیاگر صد دم مسیحا الغوب
یا حضرت صاحب الزّمان ادرکنی

*******

بال خود را باز کردم می‌زنم پر با حسین
روحم از عرش برین رفته فراتر با حسین

یا حسین ما یقیناً یا الهی گفتن است
دست بیعت می‌دهد الله اکبر با حسین

هر زمانی گیر کردم زود اربابم رسید

چوب را ذکر شریف او مقدس می‌کند
این قداست را پذیرفته‌ست منبر یا حسین

تربتش هنگام بیماری علاج عاجل است
اعتقاداتم گرفته طعم باور با حسین

حتم دارم مادر سینه زنانش فاطمه است
تازگی حس می‌کنم هستم برادر با حسین

سایه‌ی روی سر ما پرچم مشکی اوست
بیمه خواهد شد تمام خاک کشور با حسین

اشک آخر می‌رساند گریه کن را تا بهشت
رو به جنّت باز خواهم کرد معبر با حسین

در قیامت دور این آقا قیامت می‌شود
دیدنی‌تر می‌شود صحرای محشر با حسین

پادشاه بی‌سر من دوستت دارم زیاد
می‌زنم این حرف را تا روز آخر با حسین

نیزه‌ای یک دفعه آمد دنده‌اش را خُرد کرد
درد پهلو می‌کشد این‌بار مادر با حسین

*****

(عالم کنار من همه در امنیت ولی
زهرا میان خانه‌ی من امنیت نداشت)

(هرقدر گفت که من تشنه لبم خندیدند)

(سر پیراهن تو گریه‌ی ما را درآوردند)

( راه من سوی تباهی بود سوی تو نبود
ناگهان چشمم به پرچم خورد قسمت را ببین)

(استکان روضه را شُستم گناهم پاک شد)

(هرکسی پایین تر است اینجا برتر است
پیکر شاه شهیدان در ته گودال بود)

نظرات