باز من و احساس پیچیده توی هیئت عطر ناب یاس

باز من و احساس پیچیده توی هیئت عطر ناب یاس

[ عبدالرضا هلالی ]
در این دشت و این ناقه در گل نشیند
کجای کشتی غم به ساحل نشیند

پس ازاین به قاموس دست من وتو
در این دشتغم خط  به فاصل نشیند

بزن بوسه بر حنجرم خواهر من
کزین پس بر آن تیغ باطل بشیند

ز آه و فغان تو بالا ریخته‌اند
شرر گر سلیمان بشیند

پس از این تو  در کوفه و شام نبینی
عدو با سر من دنبالت نشیند

به دنبال راس‌ام چونان زار و نالی
 که از گریه‌ات ماه در گل نشیند

ز سوز غم جان گداز تو خواهر
شرر در دل زارم به گل نشیند 

یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خار مغیلان یتیمی

نظرات