ای نور عینم

ای نور عینم

[ کربلایی نریمان پناهی ]
ای نور عینم مظلوم حسینم 
چی اومد سره تو 
سره پیکره تو 
تو رو زد به زمین 
غم اکبره تو 
چی اومد سره تو 
سره حنجره تو 
خودمو میزنم 
پیش پیکره تو 
الهم تقبل منا هذالغریب 
چیزی نمونده از تنت 
نیزه به نیزه زدنت 
بین دو نهر آب حسین 
با لب تشنه کشتنت 
یارالی یارالی 
حسین آقام آقام اقام  حسین 
ای نور عینم 
عریان حسینم 
چرا شمر لعیب 
داره کینه‌ی تو
چرا پا نمیشه 
از رو سینه‌ی تو 
چرا این‌همه تیر جدا شده رو تنت 
خاک کرببلا 
شده پیراهنت 
الهم تقبل منا هذا غریب 
داره میمیره خواهرت 
دست روی قلب من نزار 
چه قدر بهت گفتم حسین 
انگشترت رو در بیار 
یارالی یارالی  
ای نوره عینم، عطشان حسینم 
ببین اشک ترم پاشو شاه کرم 
مغیره داره میره حرم 
چوب گهواره رو یکی کرده نشون 
فکره گوشواره‌اند برای دختراشون 
الهم تقبل منا هذا غریب
رفته به غارت بدنت 
پیش رقیه زدنت 
مثل معما شده‌ای 
کم شده از روی تنت 
یارالی یارالی

نظرات