ای برادر این تویی آیا که سر بر تن نداری؟ جامهای بر تن به جز این کهنهپیراهن نداری این تو هستی یاور من یادگار مادر من واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا در میان قتلگه یارم فتاده راه زینب لرزه افتاده به قلب دشمنان از آه زینب گوید از دل وا اماما واغریبا وا شهیدا واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا جای همدردی عدو بر ما زند با تازیانه همچو زهرا مادرم بر پیکرم مانده نشانه خیزُ از جا جان زهرا تا رویم از بین صحرا واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا