
(ای اهل حرم میر و علمدار نیامد)۲ علمدار نیامد، علمدار نیامد (سقای حسین سید و سالار نیامد)۲ علمدار نیامد، علمدار نیامد **** (دو دست تو که بر زمین دو دست من که بر کمر)۲ نماند دست دیگری که خاک را به سر کند حرامی است و این حرم به نیزه تکیه میدهم ببخش میروم تو را رها برابرم کنم رسیدهاست از نجف علی و داد میزند نمیشود که چارهای به حال مادرم کنم (رباب خانهاش خراب، سکینه زار میزند)۲ که معجر اضافهای بیار بر سرم کنم نه مرهمی به تاولی به آبله به خارها نه کفشهای پارهای که پای دخترم کنم