(الصلاة الصلاة، در کنار فرات) ۲ آخرین نماز عاشقی اقامه شد (به امامت کشتیِ نجات) ۲ چه قیامی، چه قعودی چه رکوعی چه سجودی چه نمازی چه جنودی چه وضویی با چهرهٔ خونی عمربن قرظه محو تماشای روی او یکدست در مبارزه یکدست بر سبوست (رقصی چنین میانهٔ میدانم آرزوست) ۲ اوفیت یا اباعبدالله... (السلام السلام شد نمازش تمام) ۲ خوش به حال آن شهید با سعادتی که سرش فتاد بر پای امام چه شکوهی، چه مصافی چه عروجی چه طوافی چه قنوتی چه سلامی دوست فرمود به او انت امامی گفتا سعید با تو ز هیهات بگذریم ما را سری است با تو چه در خصم این حریم دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم اوفیت یا اباعبدالله...