السلام علی ساکن کربلا میزنم سنگ عشق تو را تا روز محشر روی سینهام رو سفیدم کن از این سیاهی یا شفیعَ المُذنبینم (سید العطشان، سید العریان، ای حسین جان) ۲ شام من شد سحر، عمه آمد پدر میهِمانی که دارم مثالش کس ندیده نه شنیده او نیاورده آغوش خود را یار من با سر رسیده (دیگر از دنیا، میروم آسان، با پدر جان) ۲ (ای حسین جانم، ای حسین جانم ای حسین جان) ۲ * * * * من از بس غصه دارم که، میشه صدتا کتابش کرد کدومش رو بگم آخه، نمیشه انتخابش کرد تموم آرزوهامو گذاشتم پیش رو امشب دعا کردم بیای پیشم خدا هم مستجابش کرد میگیرم دستمو بابا، به دور صورت زخمیت هنوزم میشه روی ماهتو اینجوری قابش کرد اگه چشمام نمیبینه، دلیلش دستای زجره یهدونه سیلی زد امّا، باید صدتا حسابش کرد رو خاک داغ صحرا با سرانگشتِ پر از زخمم نوشتم اسمتو امّا سنان با پا خرابش کرد دیگه از هرچی اسبِ من بدم میاد آخه اون روز دیدم که دهتا اسب اومد، گل من را گلابش کرد * * * * نبین توی خرابههام، آسمونا جای منه من دختر شاهمو دنیا واسه بابای منه نبین الان گرسنمه، عالَم روزیخورمه دخترِ شامی، من مَلک مراقبِ چادرمه کجا بودی مو داشتم تا کمرم ... زیبایی دختر به گیسوی بلند است اما دگر آن گیسوی زیبا را ندارم سیدنا المظلوم ... سیدنا الغریب ... حسین ...