اَلسَّلام اِی، کربلایی من کجام و تو کجایی خیلی آقاتر از این حرفایی که رهام کنی با این تنهایی تنهایی، خودم برات میمیرم من با تو، خورده رَقَم تَقدیرم تِمثالت، دلخوشیِ روزامه ساعتها، ماتِ همین تصویرم وَانْکَشَفَ الغِطاء، رو سرمون آقا بِکِش امام حسینِ من رفیقِ بامرام، بگو بمیر برام روچشم امام حسینِ من خیلی دوستت دارم، امام حسینِ من... اَلسَّلام اِی آبرودار تو همیشه پُرطرفدار کربلا رفتنو خواستم ارباب منو به دستِ اَبَالفضل بسپار دوست دارم، که زیرِ سایهت باشم هفت روزِ، هفته رو هیئت باشم راهِ آدم شدنِ من اینه