اسطورهی ادب روی زمینی در قامت زن و مردآفرینی اُمّ البنینی اُمّ البنینی اُمّ البنینی تاج ولایت و بانو نگینی توروضهخوانِ زین العابدینی اُمُّ البنینی، اُمُّ البنینی، اُمُّ البنینی یا اُمُّ البنین چشام بارون اشکه دلم تنگه حسینه دَمِ میدون مشکه یا اُمُّ البنین بازم گرهم رو وا کن تورو جون ابالفضل منو حاجت روا کن همدم اباالفضل، معلم اباالفضل تو ادب چیزی نذاشتی تو کم اباالفضل مادره اباالفضل، بال و پره اباالفضل بگو یه کربلا مارو ببره اباالفضل یا اُمُّ البنین مدد... **** بیشَک که رکنی از ارکان دینی اُمُّ الوفا و اُمُّ العارفینی اُمّ البنینی، اُمُّ البنینی، اُمُّ البنینی در عرش کبریا بالا نشینی بانیِ موکبای اربعینی اُمُّ البنینی، اُمُّ البنینی، اُمُّ البنینی یا اُمُّ البنین تویی پناه آخر میگن حسینِ زهرا به تو میگفته مادر حالا اومدم ازت برات بگیرم منم شبیه عباس برا حسین بمیرم اعتبار مکتب، توسل مجرب گفتی اومدم کنیزیِ حسین و زینب خارج از کلیشه، لطف توئه همیشه شنبهها داره به نام تو جهانی میشه یا اُمُّ البنین مدد...