از قدم تو، تو شبای سپید من باز میگیره جون ساقهی سبز امید من جام اگه چشمای تو باشه مِی حلاله شراب اگه لبهای تو باشه مِی حلاله پس مِی میزنم پیاله پیاله ... یه نگاه به من کن سرتاپای من خیس شرابه سه شبه که دارم مستی میکنم حالم خرابه سجدهی ما به پای قدم دست ما و دامن کرم تو ای گرمی سینهی ارباب این سائل و عاشق رو دریاب جام اگه چشمای تو باشه مِی حلاله شراب اگه لبهای تو باشه مِی حلاله پس مِی میزنم پیاله پیاله ... اون که عاشقه میدونه امشب چه شبیِ با اومدنت هوای دلها زینبیه طراوت سرخ چشمای من از شراره عشق یه پای دلم تو صحن مدینه است، یه پاش دمشقه جلوه داری تو آغوش پدرت سرخوشی با عموی دلاورت تو ساقی بادهی عشقی دلداره بانوی دمشقی مژده بده شبیِ که محاله حتی یه دم خالی بشه پیاله تا به سحر میخونهها شلوغه مستی توی مِیکدهها حلاله جام اگه چشمای تو باشه مِی حلاله شراب اگه لبهای تو باشه مِی حلاله پس مِی میزنم پیاله پیاله ... وای به حال اون که نچشیده کَرَم تو من توی دلم میسازم امشب حرم تو گدای نگاه لطف تو منم، من رو صدا کن شعلهورم از عشق عمو جونت، برام دعا کن روی قلبم اسمت رو خدا نوشت بازه امشب درهای باغ بهشت ای یار دیرین ابوالفضل ای جان شیرین ابوالفضل از تو بهشت نسیم تو وزیده خالق تو شبیه تو ندیده رو به خودش میگه هزار آفرین دستهای اون که تو را آفریده جام اگه چشمای تو باشه مِی حلاله شراب اگه لبهای تو باشه مِی حلاله پس مِی میزنم پیاله پیاله ...