از سر زین به زمین شاه جهان چون افتاد

از سر زین به زمین شاه جهان چون افتاد

[ حسین سیب سرخی ]
از سر زین به زمین شاه جهان چون افتاد
خیمه و عرش خدا کرد از این غم فریاد

نه کسی بود به دادش برسد در گودال
نه عَدو کرد حیا از ستم و از بی‌داد

هر که آمد زِ سر کینه به او زخمی زد
تکه‌تکه همه‌ی عشقِ علی رفت به باد

تیر و نیزه همه بد بود ولی بدتر از آن
آن لَعین بود که دشنام به آقا می‌داد

یک نفر سوی حسین می‌رود آیا خصم است؟
من نگویم چه شد اما گُلِ زهرا جان داد

واویلا آه و واویلا زمین کربلا...

نظرات