از خیمه‌گه امد برون، استاد رزم و هر فنون

از خیمه‌گه امد برون، استاد رزم و هر فنون

[ حسین عینی فرد ]
(از خیمه‌گه امد برون، استاد رزم و هر فنون
موسای دشت کربلا، تا زد عصا بر نیل خون
فرعونیان از ترس جان، نعره کشیدن الامان)۲

آمد به میدان، برادر رقیه جان

(مرحبا چه یل یلی علی‌اکبر
ذولفقار سیقلی، علی‌اکبر)۲

یک به یک سر از عدو میزد
با علی علی، علی‌اکبر

ناگهان می‌زد، بی‌امان میزد
سر ز ابداع کوفیان میزد

نبض دین میزپ، از یمین میزد
پشت یل‌ها رو، به زمین میزد

هر کسی دیده، علی‌اکبر را
گفته الحق که، حق علی مولا

حق علی مولا...

زیباتری، زیبا علی
 دلبرتری، دلبر علی
 شبه نبی، طاهاتری
اکبرتری، اکبر علی

عیناً ابوفاضل تویی
سردار و سرلشکر علی
هستی تو انگار، چون حلقه‌ی خیبر علی

مرد جنگ تن به تن علی‌اکبر
ریشه‌ی امیه رو بزن، علی‌اکبر

شقه شقه می‌کنه، حریفو با ذکر
یا حسن حسن، علی‌اکبر

(رفته بی پرده، تا غضب کرده
رو به روش لشکر، در عقب گرده
عمر ابن سعد، مات و مبهوته
زجر بی بوته، فکر تابوته)۲

جوری سنگینه، و تن مطلق
شمر لامذهب، گفته که الحق

نظرات