از تابش مستقیم هم میسوزد در سایهی یاکریم هم میسوزد زخمی که به رویِ مادرم افتاده از رد شدن نسیم هم میسوزد یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن دردی که گیسوان حسن را سپید کرد تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت مرده باشم علم زمین بخورد آجری از حرم زمین بخورد تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم حسین