ادب و غیرت اباالفضلت

ادب و غیرت اباالفضلت

[ سید امیر حسینی ]
ادب و غیرت اَبَاالفضلت
همه مَدیون مادری تو بود
هرکسی لایقش که حیدر نیست
این علامت ز برتری تو بود

(یا أمُّ‌البنین، یا أمُّ‌البنین)۳

پسرانت همه مُرید علی
این برایت همیشه یک فضل است
افتخار شما همین بس که
پسرت حضرت اَبَاالفضل است

تا که دیدی بشیر را گفتی
ای بشیر! از حسین من چه‌ خبر؟ 
پسرانم همه فدای حسین
از ضیاءِ دو عِین من چه‌ خبر؟ 

تا شنیدی حسین را کشتند
ناله‌ات از زمین به بالا رفت
جای زهرا براش ناله زدی
ناله‌ات تا به پیش زهرا رفت

(یا أمُّ‌البنین، یا أمُّ‌البنین)۳

بعد از آن روز گریه کارت شد
بَهر دوری چهار دلبندت
هرکسی از کنار تو رد شد
گریه کرد از فراق فرزندت

یادمان غروب عاشورا
روضه می‌خواندی از دل گودال
روضه می‌خواندی از غریبی و
روضه از سینه‌ای که شد پامال

تا که نیزه به او اِصابت کرد
تیرگون آسمان عالَم بود
نانجیبان مگر نمی‌دانید؟ 
این گلو بوسه‌گاه خاتَم بود

(یا أمُّ‌البنین، یا أمُّ‌البنین)۳

نظرات