
چه بیحرم، چه با حرم میگیره دستمو سلطان کرم عشق منه امام حسن الهی کم نشه سایهش از سرم حرمش رو حجَّةِ ابنِ الحسن روحی فداء میسازه یه روز ایوونش ما رو یاد ایوونِ نجف میندازه درِ خونهش اون دریِ که رُو به همه عالَم بازه در بهدرتر از من مگه هست؟ خستهتر از من مگه هست؟ هر چی خیره واسهم بنویس خُب آقاتر از تو دیگه نیست * چه بیحرم، چه با حرم میگیره دستمو زهرا مادرم دنیا که هیچ، تُو محشرم میگیره دستمو زهرا مادرم به فدای مادری که هوای بچّههاشو داره شب جمعه کربلا تُو حرم وقتی که پا میذاره همه عالَم رو دعا میکنه حتّی منِ بیچاره بیچارهتر از من مگه هست؟ آوارهتر از من مگه هست؟ هر چی خیره واسهم بنویس مهربونتر از تو دیگه نیست

ماشاءالله عالی