آرومم کن...

آرومم کن...

[ محمد فصولی ]
دل دیوونه‌ای که تو سینمه 
داره رسوای زمونه‌ام می‌کنه 
روز و شب فقط میگه کرب و بلا 
داره بدجوری دیوونه‌ام می‌کنه 

شبایی که دلتنگتم می‌شینم 
و به عکس کربلای تو زُل می‌زنم
از تو دل حسینیه تا دل بین‌الحرمین تو 
آقا پل می‌زنم

چجوری آرومش کنم 
 دلی رو که اگه زیارتت نیاد دق می‌کنه
چجوری آرومش کنم 
دلی رو که با عکس گنبد تو هق‌هق می‌کنه

آرومم کن، نذار گریه کنم تو حسرت و کربلا 
آرومم کن، نذار گریه‌ام بگیره وقتی میرن زائرا
آرومم کن آقا توروخدا، توروخدا، توروخدا 

آرومم کن، دوباره بنویس اسم منو تو زائرات
آرومم کن، به خدا می‌میرم اگه نیام کرب و بلات
آرومم کن، بذار خیره بشم بازم به گنبد طلات

حسین واااااای ...

نظرات