سید مجید بنی فاطمه

نشد از چهره‌ام

2018
17
نشد از چهره ام غم را بگیری
ز من اندوه عالم را بگیری

برای رفتنم این سو و آن سو
نشد مادر که دستم را بگیری

تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا
دو دستت را که زد مُردم من اینجا

همین که از روی مرکب عزیزم
زمین خوردی زمین خوردم من اینجا

نه که امروز مادر درد دارم
که روز و شب سراسر درد دارم

از آن ساعت که با ضربه شکستند
سرت را بی هوا سردرد دارم

اگر بشکسته‌ام مانند زهرا
ببین دلخسته‌ام مانند زهرا

سرت را تا که روی نیزه بستند
سرم را بسته‌ام مانند زهرا

ندیدی با چه حالی گریه کردم
به جای هر سوالی گریه کردم

سه‌ ساله با غم اون مشک خالی
سر قبرای خالی گریه کردم

دارم حس می‌کنم بغض گلوتو
گرفتن از تو آخر آرزوتو

غرورت رو تو مشکت جمع کردی
با آب مشک ریختن آبروتو

برای غصه معجر دلت سوخت
برا اشک علی اصغر دلت سوخت

تا زخم صورت زهرا رو دیدی
شبیه چادر مادر دلت سوخت

گره خورده سر گیسو به نیزه
شکسته گوشه ابرو به نیزه

الهی مادرت واست بمیره
سرت رو بردن از پهلو به نیزه

به درد حسرت و غربت اسیرم
نشد مادر که دستت رو بگیرم

گل خوش قد و بالای مدینه
برای قبر کوچیکت بمیرم

شب تنهاییام آخر نداره
پرستو دیگه بال و پر نداره

برا تو مادرت روضه گرفته
بمیرم که حسین مادر نداره

به یادت آه یکسر می‌کشیدم
که گویی از تنت پر می‌کشیدم

به هر تیری که بر جسم تو می‌رفت
من اینجا آی مادر می‌کشیدم

مرا گفتند که بازو ندارد
دگر عباس تو اَبرو ندارد

بمیرد حرمله بد زد به چشمت
از آن لحظه دو چشمم سو ندارد

نشد بال و پر خود را بگیرم
به دامن اصغر خود را بگیرم

من از شرمندگی پیش ربابم
نشد بالا سر خود را بگیرم

پس از تو کاش زنجیری نمی ماند
تو می‌خوردی و شمشیری نمی ماند

تمامش کاشکی خرج تو می‌شد
برای حرمله تیری نمی ماند

ببین مادر ز گریه آب رفته
و از سردردها از تاب رفته

به نیزه دار گفتم بچه داری
کمی آرام تازه خواب رفته

عزیزم جان جانا نور عینا
به فرقم باد خاک عالمینا

نگاهم مانده بر در تا بیایید
حسینم وا حسینم وا حسینا

شاعر: حسن لطفی

Mohjat.net

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش