سوز نالههاش
1975
34
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: زمینه
- موضوع: حضرت ام البنین (س)
- سال: 1398
سوز نالههاش غوغا میکنه
دائم با خودش نجوا میکنه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
میخواد دوباره قیامت کنه
بشینه ذکر مصیبت کنه
از اون چهارتا پسرش حالا
یکیش نمونده وصیت کنه
برای عباسش تو مدینه
حلالیت میخواد از سکینه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
پای چهارتا قبر زانو میزنه
تا عمّه بیاد جارو میزنه
وَیلی وَیلی وَیلی زینب زینب زینب
شنیده خیلی جسارت شده
نصیب خانم اسارت شده
شنیده امّا ندیده دیگه
چه معجرایی که غارت شده
غم اباالفضل و قحطی آب
خجالتش داد از روی رباب
برای عباسش تو مدینه
حلالیت میخواد از سکینه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
سوز ناله هاش غوغا میکنه
دائم با خودش نجوا میکنه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
پرپر شد گُلاش تو باغ حسین
میسوزه ولی از داغ حسین
وَیلی وَیلی وَیلی حسین حسین حسین
وَیلی وَیلی وَیلی بی سر بی سر بی سر
وَیلی وَیلی وَیلی عطشان عطشان عطشان
وَیلی وَیلی وَیلی عریان عریان عریان
وَیلی وَیلی وَیلی عطشان عطشان عطشان
میپرسه راز پیرهنش چیه
حصیری که شد کفنش چیه
بگید بدونم سم مرکب و
گذشتن از بدنش چیه
مادر نداره من مادرشم
خودم جای عباس نوکرشم
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
سوز نالههاش غوغا میکنه
دائم با خودش نجوا میکنه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
میخواد دوباره قیامت کنه
بشینه ذکر مصیبت کنه
از اون چهار تا پسرش خدا
حالا یکیش نیست وصیت کنه
برای عباسش تو مدینه
حلالیت میخواد از سکینه
Mohjat.net
دائم با خودش نجوا میکنه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
میخواد دوباره قیامت کنه
بشینه ذکر مصیبت کنه
از اون چهارتا پسرش حالا
یکیش نمونده وصیت کنه
برای عباسش تو مدینه
حلالیت میخواد از سکینه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
پای چهارتا قبر زانو میزنه
تا عمّه بیاد جارو میزنه
وَیلی وَیلی وَیلی زینب زینب زینب
شنیده خیلی جسارت شده
نصیب خانم اسارت شده
شنیده امّا ندیده دیگه
چه معجرایی که غارت شده
غم اباالفضل و قحطی آب
خجالتش داد از روی رباب
برای عباسش تو مدینه
حلالیت میخواد از سکینه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
سوز ناله هاش غوغا میکنه
دائم با خودش نجوا میکنه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
پرپر شد گُلاش تو باغ حسین
میسوزه ولی از داغ حسین
وَیلی وَیلی وَیلی حسین حسین حسین
وَیلی وَیلی وَیلی بی سر بی سر بی سر
وَیلی وَیلی وَیلی عطشان عطشان عطشان
وَیلی وَیلی وَیلی عریان عریان عریان
وَیلی وَیلی وَیلی عطشان عطشان عطشان
میپرسه راز پیرهنش چیه
حصیری که شد کفنش چیه
بگید بدونم سم مرکب و
گذشتن از بدنش چیه
مادر نداره من مادرشم
خودم جای عباس نوکرشم
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
سوز نالههاش غوغا میکنه
دائم با خودش نجوا میکنه
وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباس
میخواد دوباره قیامت کنه
بشینه ذکر مصیبت کنه
از اون چهار تا پسرش خدا
حالا یکیش نیست وصیت کنه
برای عباسش تو مدینه
حلالیت میخواد از سکینه
Mohjat.net
نظرات
نظری وجود ندارد !