یادته اون لحظهی آخر
3165
62
- ذاکر: میثم مطیعی
- سبک: زمزمه
- موضوع: حضرت ام البنین (س)
- سال: 1396
یادته اون لحظۀ آخر بابات
گفت به جز / بچههای فاطمه
باقی برن، اما تو عباس بمون
یادته؟ / من خوبِ خوب یادمه
مزد کنیزیهام بود / فاطمه شد مادرت
چه افتخاری کردم / شاید نشه باورت
فخرم این بود/ میگفتن/
بچّههای علی بت برادر
مادر هستم/برای
اونکه زهرا براش بوده مادر
وقتی گرفت دستتو اون روز بابات
یادته؟/ گریهش گرفت آسمون
گفت که حسینم رو سپردم به تو
بعد از این/ جون تو و جون اون
حالا بگو کو حسین؟/ زینب برا چی تنهاست؟
به دختر پیمبر/ بگم عزیزش کجاست؟
کاش نپرسه/پیمبر/
پس کجاست روشنی دو دیدهم؟
کاشکی حیدر/ نخواد که
بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟
شاعر: محمد رضا وحید زاده
منبع:سایت حاج میثم مطیعی
گفت به جز / بچههای فاطمه
باقی برن، اما تو عباس بمون
یادته؟ / من خوبِ خوب یادمه
مزد کنیزیهام بود / فاطمه شد مادرت
چه افتخاری کردم / شاید نشه باورت
فخرم این بود/ میگفتن/
بچّههای علی بت برادر
مادر هستم/برای
اونکه زهرا براش بوده مادر
وقتی گرفت دستتو اون روز بابات
یادته؟/ گریهش گرفت آسمون
گفت که حسینم رو سپردم به تو
بعد از این/ جون تو و جون اون
حالا بگو کو حسین؟/ زینب برا چی تنهاست؟
به دختر پیمبر/ بگم عزیزش کجاست؟
کاش نپرسه/پیمبر/
پس کجاست روشنی دو دیدهم؟
کاشکی حیدر/ نخواد که
بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟
شاعر: محمد رضا وحید زاده
منبع:سایت حاج میثم مطیعی
نظرات
نظری وجود ندارد !