گفتند هرکس تا دم این در میاید
25
2
- ذاکر: محمد ابراهیمی اصل
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: شهادت امیرالمومنین علیه السلام
- سال: 1403
گفتند هر کس تا دم این در میآید
هر کس که باشد، پاک از آن در میآید
باید مرا امشب ببخشی، نه نیاور
این کارهای سخت، از تو برمیآید
از اول شب، منتظر بودی بیایم
گفتی اگر دیر آمده، آخر میآید
بی معرفت بودم، قبول دارم
من اشتباهامو پذیرفتم
خورده نگیر که چرا باز اینجام
حرفامو باید به تو میگفتم
من اشتباه کردم، درست
راه و خطا رفتم درست
ولی آخه کجا رو دارم غیر روضههات
دستتو پس زدم درست
رو به همه کس زدم درست
ولی درست میشم اگه باز بیام به کربلا
بارم زمین مونده بخر بارمو
یه جوری راه بنداز کارمو
به کام ما دنیا نبود
تو حرمت فقط برا ما جا نبود
صفا نداشت زیبا نبود
دنیا قشنگ نبود، کربلا نبود
اصلا شاید منو نمیخوای
با اینکه باورم نمیشه
هیچ جایی مثل کربلا نیست
هیچ جا برام حرم نمیشه
حرم حرم، پناه دل خستگیام
حرم حرم، منم دلم میخواد بیام
باور نمیکردم که تحویلم بگیری
اصلا مولا مگر به دیدن نوکر میآید
ما مرد و زنها نوکران اهل بیتیم
اینجا فقط فضه فقط قنبر میاید
خوب و بد ما را علی امشب خریده
خیر علی حتی به خشک و تر میآید
نام علی بر لب بیار و در نجف باش
هی در بزن هی در بزن، حیدر میآید
گفتم حسین و باز حرف سر میآید
از گوشهی گودال، پاشو شمر آمد
دارد ته گودال، با خنجر میآید
با خنجرش، هی میزند روی لبانت
دارد صدای نالهی مادر میآید
از سرشون زیاد بودی، کمت کردند
بعد سه روز دهاتیها، جمعت کردند
ذبح تو کار چند ضربه پشت هم بود
هی ضربهها از قبل محکم تر میآید
سر پیراهنی گریهی ما را درآوردند
میان اینهمه کشته، چرا تنها تو عریانی
هر کس که باشد، پاک از آن در میآید
باید مرا امشب ببخشی، نه نیاور
این کارهای سخت، از تو برمیآید
از اول شب، منتظر بودی بیایم
گفتی اگر دیر آمده، آخر میآید
بی معرفت بودم، قبول دارم
من اشتباهامو پذیرفتم
خورده نگیر که چرا باز اینجام
حرفامو باید به تو میگفتم
من اشتباه کردم، درست
راه و خطا رفتم درست
ولی آخه کجا رو دارم غیر روضههات
دستتو پس زدم درست
رو به همه کس زدم درست
ولی درست میشم اگه باز بیام به کربلا
بارم زمین مونده بخر بارمو
یه جوری راه بنداز کارمو
به کام ما دنیا نبود
تو حرمت فقط برا ما جا نبود
صفا نداشت زیبا نبود
دنیا قشنگ نبود، کربلا نبود
اصلا شاید منو نمیخوای
با اینکه باورم نمیشه
هیچ جایی مثل کربلا نیست
هیچ جا برام حرم نمیشه
حرم حرم، پناه دل خستگیام
حرم حرم، منم دلم میخواد بیام
باور نمیکردم که تحویلم بگیری
اصلا مولا مگر به دیدن نوکر میآید
ما مرد و زنها نوکران اهل بیتیم
اینجا فقط فضه فقط قنبر میاید
خوب و بد ما را علی امشب خریده
خیر علی حتی به خشک و تر میآید
نام علی بر لب بیار و در نجف باش
هی در بزن هی در بزن، حیدر میآید
گفتم حسین و باز حرف سر میآید
از گوشهی گودال، پاشو شمر آمد
دارد ته گودال، با خنجر میآید
با خنجرش، هی میزند روی لبانت
دارد صدای نالهی مادر میآید
از سرشون زیاد بودی، کمت کردند
بعد سه روز دهاتیها، جمعت کردند
ذبح تو کار چند ضربه پشت هم بود
هی ضربهها از قبل محکم تر میآید
سر پیراهنی گریهی ما را درآوردند
میان اینهمه کشته، چرا تنها تو عریانی
نظرات
نظری وجود ندارد !