گرد غم روی قبرش نشسته
1803
12
- ذاکر: مسعود پیرایش
- سبک: زمینه
- موضوع: امام حسن مجتبي(ع)
- مناسبت: شهادت پیامبر اسلام و امام حسن علیه السلام
- سال: 1403
(گرد غم روی قبرش نشسته
غربتش دل سنگو شکسته)۲
(میدونه که دست آقا بازه
اونی که درِ صحنش رو بسته)۲
(ای واویلا، بوی غم داره اینجا)۲
(ولی از غربت آخر در میاد با دست مولا)۲
(تو رویام شبا توی ایوونیم)۲
شب تا صبح توی حرم میمونیم
ایشالا با مُهر تربت تو صحن
نماز صبح میخونیم
واویلا، حسن غریب مادر...
(روضهخون، جگرِ پارهپاره)۲
گریهکن، چشم ماه و ستاره
سینهزن شده دست سرنوشت
غصه از در و دیوار میباره
ای واویلا، شده رازش هویدا
میگه با گریه حقش این نبود مظلوم زهرا
(راحت شد از روضههای دیوار)۲
راحت شد از فکر زخم مسمار
راحت شد از خندههای قنفذ
میون کوچه بازار
واویلا، حسن غریب مادر...
غصههاش رسیده دیگه بر لب
بیقرار شده از غصه زینب
هرچی که خون دل خورده یک عمر
با جگر پسشون داده امشب
ای واویلا، خوبه نمونده تنها
(نشده جسم بیجونش رها رو خاک صحرا)۲
(باز خوبه نیفتاده تو گودال)۲
(باز خوبه تنش نمیشه پامال)۲
باز خوبه نمیبینه که زینب
تو صحرا میره از حال
واویلا، حسین غریب مادر...
غربتش دل سنگو شکسته)۲
(میدونه که دست آقا بازه
اونی که درِ صحنش رو بسته)۲
(ای واویلا، بوی غم داره اینجا)۲
(ولی از غربت آخر در میاد با دست مولا)۲
(تو رویام شبا توی ایوونیم)۲
شب تا صبح توی حرم میمونیم
ایشالا با مُهر تربت تو صحن
نماز صبح میخونیم
واویلا، حسن غریب مادر...
(روضهخون، جگرِ پارهپاره)۲
گریهکن، چشم ماه و ستاره
سینهزن شده دست سرنوشت
غصه از در و دیوار میباره
ای واویلا، شده رازش هویدا
میگه با گریه حقش این نبود مظلوم زهرا
(راحت شد از روضههای دیوار)۲
راحت شد از فکر زخم مسمار
راحت شد از خندههای قنفذ
میون کوچه بازار
واویلا، حسن غریب مادر...
غصههاش رسیده دیگه بر لب
بیقرار شده از غصه زینب
هرچی که خون دل خورده یک عمر
با جگر پسشون داده امشب
ای واویلا، خوبه نمونده تنها
(نشده جسم بیجونش رها رو خاک صحرا)۲
(باز خوبه نیفتاده تو گودال)۲
(باز خوبه تنش نمیشه پامال)۲
باز خوبه نمیبینه که زینب
تو صحرا میره از حال
واویلا، حسین غریب مادر...
نظرات
نظری وجود ندارد !