کیست اصغر، اکبرِ آیات حق
کوچک و گویا‌ترین مرآت حق
کوکب نزدیک‌تر با ماه اوست
نقطه‌ی پرگار ثارالله اوست
نخله‌ای خون خدا در ساقه‌ش
کعبه اما پرده‌اش قنداقه‌اش
قلب مولانا حسین ابن علی
هست جای مهر دو دلبر ولی
در درون جای خدای اکبر است
در برون آرامگاه اصغر است
شیرخواری مُلک هستی را کفیل
هم خلیل و هم ذبیح ابن الخلیل
حجت کبری و اصغر نام او
شیرخوار و شیر گردون رام او
آفتاب عشق را مهپاره اوست
مظهر الآیات در گهواره اوست
کودکی نور خدا را نور عین
کودکی گهواره جنبانش حسین
کودک و گهواره جنبان زمین
رشته‌ی قنداقه‌اش حبل المتین
از تمام کودکان معصوم‌تر
در شهیدان از همه مظلوم‌تر
کربلا عرش سریر اصغر است
روز عاشورا غدیر اصغر است
زان علی حق کرده نعمت را تمام
زین علی گردیده تکمیل قیام
زان علی قرآن بلند آوازه شد
زین علی دین خدا شیرازه شد
آن علی با این علی یک گوهرند
آن پدر با این پسر یک مظهرند
روح ایمانند کوچک یا بزرگ
هر دو قرآنند کوچک یا بزرگ
حاجی و حج را بلاگردان شده
در منای عشق خود قربان شده
در میان عاشقان روی دوست
هر کسی محرم شود در کوی اوست
حج او جز رنج چندین گام نیست
چند ساعت بیشتر احرام نیست
لیک اصغر را که جان در کام بود
متصل شش ماهه در احرام بود
او ز بس مجذوب دلدار آمده
لیلةالقدرش به دیدار آمده
گریه‌اش بر خصم راه چاره بست
چون کمر در سنگر گهواره بست
باغ عصمت را ز خونش رنگ کرد
با زبان بی زبانی جنگ کرد
کوچکی ای نور چشم فاطمه
تا به دامانت رسد دست همه
ای بهشت آرزوها را کلید
نام تو قفل دل ما را کلید
غم مخور ای آخرین سرباز من
غم مخور ای کودک جانباز من
غم مخور ای کودک دردی کِشم
من خودم تیر از گلویت می‌کشم
غم مخور صید خوارج می‌شوی
تا ابد باب الحوائج می‌شوی
