چایی ریز روضه‌مون

چایی‌ریز روضه‌مون امسال از پا افتاده توی هیئت
اما با همون پای خستش می‌شینه دم در چند ساعت 

جای مادربزگم خالی که امسالم روضه بگیره 
یه پیرغلامم روی تخت  بیمارستان داره می‌میره

بسم‌الله امسالم به هئیت رسیدیم
بسم‌الله امسالم محرمو دیدیم
اینجایی که تو هستی رویای خیلیا بوده 

بسم‌الله پیراهن مشکیتو پوشیدی
بسم‌الله امسالم محرمو دیدی
آقایی که تو داری آقای خیلیا بوده

عشق تو بدون مرزه 
دنیا بدون تو نمی‌ارزه

خیلیا چشم انتظار بودن 
اما خب امسالو ندیدن 

خیلی فکرشو نمی‌کردن
اما خب زیرخاک خوابیدن 

بد بودم اما هرجوری بود
آقایی کردی راهم دادی

فهمیدی بی‌کس و کارم من
بازم اینجا پناهم دادی

می‌دونم عرضه‌ی رفاقت ندارم 
بد بودم بد هستم لیاقت ندارم 

با اینکه منو می‌شناسی باز منو صدا کردی
تو سینه‌ام جز آهِ ندامت ندارم
 
پیش تو چیزی جز خجالت ندارم 
می‌دونم که همیشه واسه نوکرت دعا کردی