پهلوان عرب

پهلوان عرب، شهریار عجم
قمر بنی‌هاشم، افتخار حرم

اقتدار و نگاه، زلف یار و نگاه
شیر و شکار و نگاه
سجده کردن دشمن، به ذوالفقار و نگاه

بی‌بدل رو ببین، چشم یل رو ببین
دست عجل رو ببین
دم مغرب کربلا، صبح جمل رو ببین 

(شبه حسن، عباس بن علی
کمر شکن، عباس بن علی)۲

بسته کمربندِ حیدریُ
مسلماً، عباس بن علی

یا اباالفضل، یامولا..

محشری شده در، کربلای حسین
حمله کرده به خیبر، مرتضای حسین

ضربه دست‌و برم، ناز شصت‌و برم
نگاه مست‌و برم
دستمال زردی که، هنوز نبسته برم

هیجان‌و برم، ابروان‌و برم
تیر و کمان و برم
رجزش شیرِ سرخ، عربستان‌و برم

اباالقمر، عباس بن علی
مرد خطر، عباس بن علی
نام پدر را، زنده می‌کند
چُنین پسر، عباس بن علی 

یا اباالفضل، یامولا...
 
جلوه داده خدا، چشمِ نافذشو
چه جوابی بدن، هل مِن مبارزشو

وقتی دم رو گرفت، تا قدم رو گرفت
زیر عَلَم رو گرفت
دستِ لشکری زد، دامن حرم رو گرفت

تا که جا نخورن، چوب خدا نخورن
بی‌صدا نخورن
مثل عبدود و مرحبْ، بی‌هوا نخورن

خوف و رجا، عباس بن علی
مهدِ وفا، عباس بن علی
نعره و تکبیرش، بهم زده
معرکه را، عباس بن علی

یا اباالفضل یامولا...