(پشتم شکست، همه کس و کارم) ۲
پاشو نکن به گریه وادارم
(بی تو داداش چطور برم خیمه
پاشو با هم بریم علمدارم) ۲
رومو زمین، نزن پاشو عباس
بعد تو کار خیمه واویلاست
چشم انتظار نشسته تو خیمه
(پاشو بریم که زینبم تنهاست) ۲
مشک تو افتاده فدا سرت ابالفضل
مادرم اومد جای مادرت ابالفضل
(جونتو لشگر دم علقمه گرفته
کل تن تو بوی فاطمه گرفته) ۲
پاشو داداش بریم به خیمه...
پیش تنت نیزه کم آورده
هر کی یه ذره از تنت برده
(جوری زده حرمله با دقت
تیر وسط دوتا چشات خورده) ۲
(سقای من، تشنه لب افتادی
رو خاکا نامرتب افتادی) ۲
دست تو رو بریده بودن که
با صورت از رو مرکب افتادی
(تیر سه شعبه دو تا چشم تو رو بسته) ۲
بالا سر تو کمر حسین شکسته
جونی ندارم تیرو از چشات بگیرم
کاشکی کنار تو داداش منم بمیرم
پاشو داداش بریم به خیمه...
(ادرک اخاه میگی و جون میدی) ۲
با زحمتی تنو تکون میدی
میگی برو که خیمه تنها شد
(خیمه رو با سرت نشون میدی) ۲
پاشو ببین حسین زمینگیر شد
با خنده و هلهله تحقیر شد
(پاشو داداش چشمتو دور دیدن) ۲
شمر واسه‌ی اهل حرم شیر شد
بعد تو دیگه حرم امنیت نداره
بی تو رقیه روی خارها پا میذاره
پاشو ابالفضل داره خیمه میشه غارت
آه حرم آماده شده برا اسارت
پاشو داداش بریم به خیمه...
