نوا

پادکست روز هفتم محرم

7600
164
کاش کربلا نبود اگر که بود آب آوری نداشت
آب آوری اگر که داشت، خوب بود علیِ اکبری نداشت

آب آور و علیِ اکبرش بجای خود
کاش که سه ساله دختری نداشت

آب آور و علیِ اکبر و سه ساله دختری که داشت
کاش‌که علیِ اصغری نداشت
---
بگو که این سر کوچک چقدر می‌ارزد
که پشت خیمه روی نیزه‌ها زدی نامرد
---
صدای کفش پاش میاد
بخوابه در بزنن باباش بیاد

زیر بارون عمو با داداش بیاد
لالایی طفل زبون بسته‌ی من
---
کاش اینچنین نبود داستان کربلا
کاش از سنان و تیر و نیزه پُر نبود آسمانِ کربلا

می‌رسید لااقل زمان دیگری زمان کربلا
کاش اینچنین نبود ظهر روز واپسین نبود

کاش‌که کسی به نام حرمله
با کمان خویش هیچ‌وقت در کمین نبود
---
الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
لبِ من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش

چگونه خویش را نزدیک کردی بر گلوی او؟
مگر تو دور دیدی چشم خونین عمویش را؟
---
آخرین جهاد بود، وقت اعتماد بود
دست جمله‌ی غریب کیست یاریَم کند؟

توی دست باد بود، جای لشکر یزید
باد هول شد، از این طرف وزید

پس صدای خسته‌ی پدر تا حرم رسید
پس صدای غربت پدر، به‌گوش گاهواره هم رسید

گاهواره تاب خورد
گوییا علی از صدای تشنه‌ی پدر چند قطره آب خورد
---
قاصدک فصل گل‌های پر پره
خونه‌ی ابر بهار کدوم وره؟

پسرم شب‌ها خوابش نمی‌بره
---
توی ذهن من، داستان چنین شدش که حرمله
در میان قافله، خیره شد به روبرو

هی نگاه کرد حرمله، به عرض تیر و کوچکی گلو
ابن سعد گفت حرمله کدام قسمتش بگو

حرمله به فکر رفت که این گلو کجا و سینه‌ی عمو
---
چه کرده بود مگر با شما زدی نامرد

همین که تیر رها شد علی به خود پیچید
صدای تیر در آمد چرا زدی نامرد؟
---
نبرد جنگی نبود، زره و شمشیر نداشت
خواست بگه تشنمه، ولی آخر تیر نذاشت

سفیدی زیر گلو مثل، محاسن سفید من سرخ شد
کفن به تن رو دست من خوابید، قنداقه‌ی شهید من سرخ شد

با چه رویی برگردم؟ مادرش امیدواره
---
لالا لالا گلم لالا، لالا لالا بهارم
شمع یک سالگیتو‌من سرِ قبرت می‌ذارم

اگه زنده بمونم، اگه مادر نمیرم
برات جشن تولد، سر خاکت می‌گیرم

عمو برا جشنت آب میاره
پسر عموت هم گلاب میاره

اما همش خواب و خیاله
---
لالا گل یاسینم
گل پسر شیرینم

دومادیتو‌ می‌بینم
اما نه به زیر خاک

لالا نوه‌ی حیدر
لالایی علی اصغر

قربون قدت مادر
اما نه به زیر خاک

لالایی گلم لالا
مهتاب اومده بالا
---
خشکه زیر گلوت مادر
پریده رنگ و روت مادر

بعد خدا امیدم به
فراته و عموت مادر

بذار برگرده با مشکش
چه خوابایی مه دیدم من

برا یک سالگیت مادر
لباس نو خریدم
---
با دو دستی که غرق در خون است
اشک خود را به دیده پاک کنم

می‌روم پشت خیمه‌ها که تو را
با دلی خون به خاک کنم
---
الهی هیچ کسی خونه خراب نشه
پدر خونه از، خجالت آب نشه

قاتل هیچ کسی نشه بی آبی و
طالع مادری مثل رباب نشه

مسلمونا، لباش خشکه تشنه است
مسلمونا، فقط شش ماهش هست

کدوم دینی، میگه تو جنگاتون
باید آبو روی شیر خواره بست
---
یل کربلا اباالفضل، قربون اون قد و بالات
فدای چشای نازت...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش